بازگشت
مرحمی بر زخم های تاریخ
نوشته داکتر حمیدالله آسیابان نوشته داکتر حمیدالله آسیابان

 

یک پاسخ بر چند پرسش ناخواسته

 

 

درست ، درهمان سپیده دمی که، نور پردرخشش اندیشه چپ ودموکراتیک در کرانه های سیاه کشور ما به درخشش نشست ، جریان دموکراتیک خلق افغا نستان نیز به همت رهبران ورزیده، خردورز ونستوه ودلیرمردان پرچم بدست  به خاطر درد های بی کران خلق های ستمدیده کشور  پدیدار گشت و دامن گشود . تا تاریخ چشم برهم زد، این اندیشه، چنان باروروتوفنده گردید وبه نیروی خروشنده وجهش گری مبدل شد ، که توانست تا در هفتم ثور 1357خورشیدی ، مشعل پیروزی را در سرزمین بلا کشیده وبلا دیدهء کشورعزیز ما افغانستان به درخشش بنشاند.

درخت سترون ارزو ها به زایش نشست ، بند های ستم وبهره کشی گسلید ؛ جریان دموکراتیک خلق در شرایط بدست گیری قدرت سیاسی  ، ساز پیروزی نواخت وبه حزب پر جلایش ح.دخ.ا چهره نمود.

در این را ستا؛ خواسته های پیشین جریان دموکراتیک خلق افغانستان نیز جایش را به اهداف بالنده وپر افتخار: تحکیم حاکمیت دولت انقلابی ، ایجاد تحو لات دموکراتیک ، دفاع از دست آورد های انقلاب وگسترش پایه های اجتماعی دولت جدید، سپرد. گرچه در آغازین روز های پیروزی؛ ساتور دوسرهء سیاه سیاسی بجان مردم وحتا سرسپردگان حزبی نیز افتاد ولی با کار سازنده ء حزبی ها ودست های مهربان آنوقت زمان این ساطور دوسره نیز بنوبهء خود در موزهء تاریخ به خاک سپرده شد .

زمان به سکون وریسمان به میخ کوبشدن باور ندارد. ازحزب نیز میطلبید تا تحولات سیاسی وجهانی را با دیده های گشوده نگرد . از این رو حزب نیزبه  یک سلسله تغیرات خواسته ونا خواسته تن در داد ودر اهداف خود نیز دگرگونی های را پذیرفت و نام خودرا به حزب وطن تغییر داد.

بادرد ودریغ! که با سقوط اندیشهء چپ کارگری در گرداب شگفت زده ویخ زده نامراد تاریخ جهانی  حاکمیت مردمی حزب وطن در کشور مانیز ازشبنمی که حیثیت طوفان را داشت ، قامت شکسته شد.

وگیلاس زهر سقوط را تا فرجام نوشید .واز حاکمیت بزیر سقوط کرد .دگر از حاکمیت انقلابی خبر نبود . تحولات دموکراتیک هم یکی پی دیگر بزیر کوت های خاک فرو برده شدند.لشکریان تاغوتی خاکباد کنان از زیر ریش تاریخ، سوار برخران بی خردی وجهل گذشتند.سیاهی بود وجهل که هر سو ره میگشود .

رهبران واعضای بیروی سیاسی وکمیته مرکزی حزب مانند سایر اعضای حزب از تحولات غیر قابل باورولی سر گیچ کننده ره گم وپریشان شده بودند . همه تلاش میورزیدند تا اززیرپاولگدمال شدن .

 خود وخانواده های شانرا نجات بدهند . یکی پی دیگر به کاروان سرا های غربت پیوستند . در این میان قهرمانانی پدیدار بودند که نخست تعداد زیاد رفقا را با خانواده های شان نجات دادند ودر واپسین روزها بفکر خود وخانوادهء خود افتادند  .

سکوت مرگبار سیاسی ، پخش گردید.مهر ده ساله سکوت بر دهن ها کوبیده شد . سرگیچی وپریشانی برهمه جا سایه افگند . تا آنکه روزنه کوچک تشکل وپیوست بسوی تاریخ سیاسی کشور ما باز شد .و  به همت اکثریت اعضای بیروی سیاسی وکمیته مرکزی حزب سقوط کرده وطن؛ اعضای خرداندیش ، بیدار ودگر اندیش حزب با همآوایی دیگر نیروهای چپ ودگر اندیش که متحدان وهمآوایان دوران پیروزی ما بودند پارچه های شکسته را با هم پیوند زدند وکشتی شکسته تاریخ سیاسی رااز ورطه هلاک نجات دادند وبا باد شرطه آ نرا بسر منزل مقصود رسا نیدند  . 

دیگر دوران تک روی وخود مطرح گرایی سپری شده است . برای نجات نهضت چپ دموکراتیک وزدودن ابر های سیاه تک اندیشی باید دست بدست هم داد وزیر یک سقف واحد نهضت چپ دموکراتیک با دید بینا ، با خرد روشن وبا تحمل دیگران رفت . همانطوریکه اهداف حزب وطن که پاسداری از حاکمیت انقلابی بود ، دیگر برچسپ ندارد ، همانطور نام آن نیز اگر به دیده بینا نگریسته شود . واز لاک خود مطرح گرایی بیرون شویم نیز با بار اشتباهات آن ولو بسیار کوچک هم است . در ذهن خرد زمان کنونی جای پای ندارد .چگونه آب در هاون کوبیدن ورفقای حزبی را در تاریکی تاریخ قرار دادن  وبا احساسات پاک آنها بازی کردن وبه اصطلاح بزک، بزک نمر که جو  لغمان میرسد ، آنها را از تحولات سیاسی جهان وکشور بدور ساختن است.

زمان وتحولات سیاسی جهان از ما میطلبد تا باچشمان باز ودید روشن با جنگ بی خردی وسیه روزی رفت . وبه گفتهء مولای بلخ:

هر زمان نو می شود دنیا وما

بیخبر از نو شدن اندر بقا

پژوهشی که انجام شده ، پس از سقوط حاکمیت ، برخی از اعضای حزب  که زمانی انقلابی  دوآتشه  بودند ، اکنون با بهانه های ساده لوحانه به اصطلاح داس در کلوخ تیز میکنندومنتظر ظهور مسیح موعود هستند وچنین میاندیشند که تا دوباره وحدت سراسری حزبی پدیدار نگردد ،ورهبری حزب، شخصیت دلخواه خود او انتخاب نشود دست به آب گرم وسرد سیاست نخواهد زد.آنها می پندارند .که گویا سازمان های ایجاد شده فراکسیون ها هستند وآنها دنباله رو فراکسیون ها واشخاص نیستند.

به پاسخ این رفقا عزیز میتوان به جرآت عرض کرد : که، رفقا !

در مورد برخی سازمان های شخصی سیاسی که به ابتکار این ویا آن رفیق  به خاطر مطرح کردن شخصیت خود شان پیشکش شده، شاید! ولی در مورد نهضت فراگیر دموکراسی وترقی افغانستان به جرآت میتوان گفت ، که طراح این انديشه اکثریت رفقای بیروی سیاسی ، کمیته مرکزی و کادر ها وفعالین حزبی هستند .آنها چه در خارج از مرز ها وچه در داخل کشور درست ده سال اندیشیدند وپس از نظر خواهی های نزدیک به پنج سال خامهء این طرح را پیریزی کردند ، سپس به قیام رسانیدند وآن رابه هیآت موءسسان سپردند، که بعدآ به تصویب رسید . به آن هم اتکآ نشد وهنوزهم نظریات وطرح های سازنده رفقا در باره اساسنامه ومرام نامه نهضت مطمح نظر میباشد .

نهضت فراگیر دموکراسی وترقی افغانستان فراکسیون نیست زیرا در سمت و سو دهی آن نظر اکثریت  اعضای بیروی سیاسی  ونزدیک به اکثریت رفقای کمیته مرکزی حزب وطن داخل است ومیتوان به جرآت گفت ؛ که نهضت فراگیر دموکراسی وترقی افغانستان وارث با استحقاق ؛ جریان دموکراتیک خلق  پس از آن ح.دخ.ا وپسانتر حزب وطن است . صرف با در نظر داشت تغییرات در جو سیاسی جهان وابتکار در اندیشه نام وبرخی دیدگاه های آن بهتر وبرازنده تر شده است .

گفتنیست که در سمت وسو دهی آن نه تنها نظریات ودیدگاه های اکثریت رفقای حزبی بلکه نظریا ت ودیدگاه های بهترین متحدین سیاسی ما که با ما مشترکآ در دفاع ازحاکمیت ودر پاسداری از شرف وناموس مردم جان های شیرین شان را به قربانی فرستاده بودند نیز سهم دارند . ما مشترکآ به این باور رسیدیم، که زمان از ما میطلبد تا در پاسداری از انسان سالاری ، دگر اندیشی ، ازادی ودموکراسی باهم یکپارچه باشیم به تنهایی به جای رسیده نمیتوانیم . پیروزی اندیشه نهضت چپ دموکراتیک به وحدت وهمآهنگی تمام نیروهای چپ اندیش نیاز دارد وما میتوانیم وباید بسوی کنگره چپ دموکراتیک نه تنها با تمام رفقای حزبی خود بلکه باید با سهمگیری اکثریت نیروهای چپ ودموکرات اندیش رفت.

برخی دیگری از رفقای پیشین به جای اینکه در برابر دشمن سیاسی خود شمشیر از نیام بکشند گناه شکست وشهادت اخرین حلقهء رهبری سیاسی حزب وطن را به دوش رفقای خود میاندازند وساده لوحانه ویا شاید هم هوشیار یانه ویا اینکه بنابر پیوند های تباری از برابر دشمنان رد شده وادرس رفقای حزبی را میگیرند . در تبلیغات سیاسی شان بدون اینکه حوادث جهانی شکست تاریخ بزرگ چپ انقلابی را در نیم کرهء زمین ببینند ؛ عینک خود را سرچپه پوشیده وخود را مقصر وگناه کار میپندارندوبه اصطلاح تف را سر بالا میاندازند.نهضت فراگیر دموکراسی وترقی افغانستان با بغل باز وبا دستان پاک ونیت روشنتر از آفتاب دست وحدت وهمآهنگی را بسوی آنها دراز میکند . واز آنها صمیمانه دعوت میکند تا بهانه تراشی های سیاسی را کنار بگذارند وبا ما یکجا پرچم پر افتخار سیاسی را بدوش بکشند .

با تآ سف یکعده از بهترین رفقای حزبی ما در غربت ویا در داخل کشور در زیر صندلی بی تفاوتی خسپیده ولحاف سیاسی را تا گلو کشیده اند . نهضت فرا گیر دموکراسی وترقی افغانستان از انها نیز صمیمانه دعوت میکند تا در کار پر ثمر مبارزه بخاطر نجات اندیشه چپ با ما همنوا شوند واین لحاف فرسوده تنبلی را کنار بگذارند واز زیر صندلی بی تفاوتی برخیزند.

رفقا ودوستان روشن نگر وچپ اندیش !

نهضت فرا گیر دموکراسی وتر قی افغانستان که وارث با استحقاق نهضت چپ در افغانستان است بخاطر ایحاد وحدت وهمآهنگی میان چپ اندیشان ودگر اندیشان هستی پیدا کرده وتمام نیروهای چپ ودموکراتیک را به خا طر ایجاد یک جبهه واحد چپ اندیش فرا میخواند .ما پیروز میشویم ودرخت اسطوره یی کنگره چپ را به شگوفه مینشانیم بیایید تا دیر نشده این فرا خوان مارا بدیده قدر نگرید ودستان صمیمانه مارا بفشارید نهضت چپ دموکراتیک به همهء مردم افغانستان تعلق دارد .

فشرده باد صف نیرومند نهضت چپ گسترده باد اندیشه والای دگر اندیشی وچپ دموکراتیک در افغانستان !

 

 

      

 

 

 


April 22nd, 2007


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
بازگشت
گزیده مقالات